مقام معظم رهبری در فرمایشات اخیر خود به نکته مهمی اشاره کردند که پس از آن مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان و اندیشمندان قرار گرفت و این مسئله چیزی نبود جز سبک زندگی ایرانی.
آیت الله خامنهای در دیداری که با جوانان استان خراسان شمالی داشتند، در تشریح مفهوم سبک و فرهنگ زندگی، به مسائلی نظیر خانواده، ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، تفریحات، کسب و کار و رفتارهای فردی و اجتماعی در محیطهای مختلف، اشاره کردند و افزودند: در واقع سبک زندگی به همه مسائلی بر میگردد که متن زندگی انسان را شکل میدهند. در این مطلب میخواهیم سبک زندگی و تغییر آن را که مد نظر رهبری معظم است مورد بررسی و بازبینی قرار دهیم.
ایشان در ترسیم چگونگی شکل گیری سبک و شیوه زندگی اظهار داشتند: فرهنگ زندگی، متأثر از تفسیر ما از زندگی است و هر هدفی را برای زندگی تعیین کنیم، سبک خاصی را به همراه میآورد. در بحث سبک و فرهنگ زندگی، اسلام عزیز همه نیازهای انسان را برآورده میسازد و دانشوران حوزه و دانشگاه باید علاوه بر تلاش در فقه و حقوق، در بحث اخلاق اسلامی و عقل و سلوک عملی اسلام نیز کارهای متراکم و با کیفیت انجام دهند تا نتایج این تلاشها مبنای برنامه ریزی و تعالیم نسلها قرار گیرد.
یکی از مواردی که رهبری در موضوع سبک زندگی به آن اشاره داشتند، پرهیز کامل از تقلید از سبک و سلوک زندگی در تمدن غربی بود. اتفاقی که در سالهای اخیر به دلیل گسترش رسانههایی چون اینترنت و شبکههای فارسی زبان ماهواره افتاده، القای فرهنگی آن ورآ بی است که نه تنها هیچ ارتباطی به ارزشهای ایرانی و اسلامی کشور ما ندارد، بلکه در تضاد با بنیانهای عرفی ما قرار دارد. این القائات فرهنگی در ادامه باعث شده است مردم که دارای ریشههای سنتی هستند با فرهنگی جدید روبرو شوند و این تضاد فرهنگها آسیبهای اجتماعی و خانوادگی بسیاری را برایشان به دنبال داشته باشد.
اتفاقی که در سالهای اخیر به دلیل گسترش رسانههایی چون اینترنت و شبکههای فارسی زبان ماهواره افتاده، القای فرهنگی آن ورآ بی است که نه تنها هیچ ارتباطی به ارزشهای ایرانی و اسلامی کشور ما ندارد، بلکه در تضاد با بنیانهای عرفی ما قرار دارد
پرهیز از سطحی گرایی و تحجر از دیگر زوایای سخنان رهبری بود. این در حالی است که تحجر و برخوردهای سلیقهای در سالهای اخیر به خصوص در ارتباط با جوانان، این نسل را با نوعی سرخوردگی و ناامیدی و بی اعتمادی نسبت به مسئولین مواجه کرده است و در ادامه منجر شده جوانان ما در تجسم رویاهای خود به آن ور آبها چشم بدوزند و مدینه فاضله خود را در جایی غیر از وطن خودشان بجویند.
رعایت نشدن حقوق متقابل در روابط اجتماعی از دیگر م?لفه هایی است که متأسفانه در سبک زندگی اجتماعی ایرانیها بسیار به چشم میخورد. این روزها در محیطهای اجتماعی و شغلی، تنها چیزی که وجود ندارد رعایت حقوق دیگران است و در این میان هر کس به فکر این است که با برداشتن کلاه دیگری، منافع خود را برآورده کند. در محیطهای کاری این روزها، همه به دنبال این هستند که بدون وجود حتی دلیلی موجه، به اصطلاح زیر آب همکارشان را بزنند و از این طریق بتوانند جا پای خود را در محل کار محکم کنند و دیگری را از کار بی کار. حتی کسانی که در ظاهر ادعای دوستی میکنند در باطن ممکن است بیشتر از دیگران به دنبال تخطئه همکارانشان باشند.
از دیگر مواردی که مقام معظم رهبری در خصوص تغییر سبک زندگی ایرانی به آن اشاره کردند، افزایش طلاق بود. سالها است که آمارهای نجومی طلاق از سوی رسانههای مختلف اعلام میشود و هر روز هم بر تعداد این رخداد بحران زا اضافه میشود بدون اینکه سیاستگزاران روش موثری را در خصوص کاهش آن در پیش گیرند. آخرین آمارها نشان میدهند که از هر 4 ازدواج در تهران یک مورد به طلاق می انجامد این در حالی است که آمار طلاقهای عاطفی هم سر به فلک کشیده و بر اساس آمارهای غیر رسمی از هر سه ازدواج یکی به طلاق عاطفی منتهی میشود که خود پیش زمینهای برای طلاق ثبتی است. اگر این اعداد و ارقام را در کنار آثار مخرب طلاق بر پیکره اجتماع بگذاریم، تازه میفهمیم که چرا جامعه شناسان و آسیب شناسان این قدر از آمارهای صعودی طلاق نگرانند. اما در فرهنگ سنتی و ایران ما طلاق دارای قبح بزرگی بود که در سالهای اخیر با گسترش فرهنگ غرب در کشور به واسطه شبکههای ماهوارهای و اینترنت هر روز از قبحش کاسته میشود و معلوم نیست در آینده این آمارها به کجا خواهد کشید.
در فرهنگ سنتی و ایران ما طلاق دارای قبح بزرگی بود که در سالهای اخیر با گسترش فرهنگ غرب در کشور به واسطه شبکههای ماهوارهای و اینترنت هر روز از قبحش کاسته میشود و معلوم نیست در آینده این آمارها به کجا خواهد کشید
یکی از اتفاقاتی که باعث تغییر سبک زندگی ایرانی در سالهای اخیر شده است، رواج مصرف گرایی است. این روزها مردم بدون اینکه لزومی برای خرید مصرف داشته باشند، خرید میکنند، هر سال مبل و پردههای خودشان را تغییر میدهند، اتومبیل نو میخرند و مدام به دنبال تهیه لباسهای متفاوت و با مارکهای معروف هستند. در حالی که بر اساس آموزههای دینی قناعت است که ارزش محسوب میشود. یکی از دلایلی که مصرف گرایی در سالهای اخیر با این درجه رو به افزایش نهاده است، آگهیهای بازرگانی است که به صورت شبانه روز از سوی شبکههای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی و حتی رسانه ملی پخش میشوند و با القائات خود به دنبال این هستند که استفاده از کالاهای خود را نماد خوشبختی و آسایش تلقی کنند و از این طریق نیاز کاذب برای خرید محصولات را در میان مردم سراسر دنیا ایجاد کنند. مردم کشور ما هم در سالهای اخیر با مصرف گرایی افراطی، سبک زندگی اصیل و بومی خود را که بر مبنای قناعت بود کنار گذاشتهاند. مصرفی که افراط در آن فشار زیادی به اقتصاد خانوار میآورد و برخی تنها برای چشم و هم چشمی مجبور میشوند به هر روشی متوسل شوند تا بتوانند پیروز رقابت مصرفی شوند و اگر نتوانند هزینههای مصرف افراطیشان را به دست آوردند، دچار سرخوردگی اجتماعی میشوند.
م?لفههای سبک ایرانی که غربیها تمام تلاش خود را برای تغییرشان به کارگرفته اند، موارد بسیاری دارد که در مطالب بعدی به بررسی سایر جوانب آن خواهیم پرداخت.