معصومان( علیهم السلام)همه نور واحد بوده، هدف مشترکداشتند; ولى به اقتضاى گوناگون موقعیتها در سیره تربیتى آناندیدگاهها و رفتارهاى تربیتى گوناگون به چشم مىخورد.
کنارهمنهادن مجموعه دیدگاهها و رفتارهاى تربیتى آنان الگویى کامل ازنظام تربیتى اسلام عرضه مىکند. دراین میان امام حسین(ع)از موقعیت ویژهاى برخوردار است و این موقعیتبه زندگى و سیره تربیتى آن حضرت برجستگى خاصى بخشیده است.
محبت امرى درونى است که خداوند آن را در دل به ودیعت نهاده است. اما آنچه در این میان مهم مىنماید و آثار تربیتى در پى دارد ابراز آن است. این امرى اختیارى است و والدین و مربیان مىتوانند در پرتو آن زمینه تربیت صحیح رافراهم آورند. چه بسیارند والدینى که در برابر فرزندان خود محبت فراواندارند اما آن را ابراز نمىکنند در حالى که محبت وقتى سازنده وتاثیر گذار خواهد بود که فرد مورد محبت از آن آگاهى یابد.امام حسین(ع)به عنوان الگوى تربیتى مطمئن و کامل محبت به فرزندان را از نیازهاى ضرورى آنان دانسته، در قالبهاى گوناگونبه ابراز آن مىپرداخت. گاه با در آغوش گرفتن و به سینهچسبانیدن خردسالان، زمانى با بوسیدن آنان و گاه با به زبانآوردن کلمات شیرین و محبتآمیز. عبیدالله بن عتبه چنین مىگوید: «نزد حسین بن على(ع)بودم که على بن حسین(ع)وارد شد. حسین(ع)،او را صدا زد، در آغوش گرفت و به سینهچسبانید، میان دو چشمش را بوسید و سپس فرمود: پدرم به فدایتباد، چقدر خوشبو و زیبایى!»1
یکى از شیوههاى تربیتى مورد اتفاق صاحب نظران عرصه تعلیم وتربیت، شیوه کارآمد تشویق است. تشویق به جا و متناسب با فعالیتانجام شده، به ایجاد انگیزه در فرد منجر شده، به تکرار و تقویترفتار مىانجامد. چه بسا فرزندان از ارزش و اعتبار صفات مثبتخود آگاهىنداشته، در نتیجه به شخصیتحقیقى و توانمندیهاى خویشپىنبرده، خود را در مقایسه با دیگران ناچیز به شمار آورند. ازاین رو والدین و مربیان باید ویژگیهاى مثبت فرزندان را کشف وبرجسته سازند; مورد ستایش و تشویق قرار دهند. در فرهنگ اسلامى که تربیت دینى و اخلاقى فرزندان در کانون توجه است ،برتشویقفرزندان هنگام بروز رفتارهاى دینى و برجسته کردن صفات اخلاقى ومعنوى آنان بسیار تاکید شده است. امام سجاد(ع)فرمود: من بهبیمارى شدیدى مبتلا شدم. پدرم بربالینم آمد و فرمود: چه خواستهاى دارى؟ عرض کردم: دوست دارم از کسانى باشم کهدرباره آنچه خداوند برایم تدبیر کرده، نپرسم؟ پدرم در مقابلاین جمله به من آفرین گفت و فرمود: تو مانند ابراهیم خلیلى; بههنگام گرفتارى جبرئیل نزدش آمد و پرسید: از ما کمک مىخواهى؟ اودر جواب فرمود:(درباره آنچه پیش آمده)از خداوند س?ال نمىکنم. خداوند مرا کافى است و او بهترین وکیل است. در این حدیث ملاحظه مىشود کهامام حسین(ع)در مقابل پاسخ عارفانه و دلنشین فرزندش کهبراساس ظاهر حدیث، سن و سال چندانى هم نداشت. جمله «احسنت»را به کار برد و او را به «ابراهیم خلیل» تشبیه کرد.2
اگر فرزندان به این حد از رشد و استقلالرسیدند، باید به آنان اعتماد کرد و به تصمیمها و انتخابهاشاناحترام نهاد. جوان در طول زندگى با انتخابهاى گوناگون رو بهروست و یکى از مهمترین آنها گزینش همسراست
در اسلام دانش آموزى مورد اهتمام شدید بوده و رهبران دینى پیروان خود را به آموزش و اندوختن دانش، به ویژه معارف دینى،تشویق کردهاند. براساس سخنان معصومان(علیهم السلام)، معلمان و مربیان، بهخصوص آنان که در تعلیم آموزههاى دینى مىکوشند، حق بزرگىبرجامعه دارند و باید تلاش صادقانهشان مورد قدردانى و سپاسگزارىقرارگیرد تا رغبت و انگیزه بیشترى بیابند.مرحوم بحرانى درحلیهالابرار از شیخ فخرالدین نجفى که از فضلا و زهاد بود. چنان نقل کرده که: شخصى به نام عبدالرحمان در مدینه معلم کودکانبود و یکى از فرزندان امام حسین(ع)به نام «جعفر» نزدش آموزشمىدید. معلم جمله «الحمدلله رب العالمین» را به جعفر تعلیمداد. هنگامى که جعفر این جمله را براى پدر قرائت کرد، حضرتمعلم فرزندش را فراخواند و هزار دینار و هزار حله... به اوهدیه داد. وقتىحضرت به خاطر پاداش زیاد مورد پرسش قرار گرفت، در جواب فرمود: هدیه من برابر با تعلیم «الحمدلله رب العالمین» است. 3
جوانان به سبب کمى تجربه به استفاده از تجارب و نصایح والدیننیازمندند، اما آنان دیگر دوران کودکى و نوجوانى را پشتسرگذاشته و به حدى از رشد رسیدهاند که خود حق انتخاب داشته،براى خود تصمیم بگیرند. از اینرو، شایسته است والدین در دورانکودکى و نوجوانى زمینه استقلال و قدرت تصمیمگیرى آنها را فراهمآورده، آنان را چنان تربیت کنند که سمت انتخابهاى معقول وتصمیمهایى منطقى پیش روند و مصالح واقعیشان را بر منافع آنى وزودگذر ترجیح دهند. اگر فرزندان به این حد از رشد و استقلالرسیدند، باید به آنان اعتماد کرد و به تصمیمها و انتخابهاشاناحترام نهاد. جوان در طول زندگى با انتخابهاى گوناگون رو بهروست و یکى از مهمترین آنها گزینش همسراست. در این مساله،چنانچه فرزند از قدرت انتخاب صحیح و معقول برخوردار است، باید به وى حق انتخاب داد و از ازدواجهاى تحمیلى پرهیز کرد.
ملاحظه مىشود با این که فرزند امام مجتبى(ع)به احترام عمو ودخترانش به طور مشخص از دختر خاصى خواستگارى نکرد و امر را بهعمویش وانهاد; امام حسین(ع)به انتخاب وعلاقه فرزند برادرش اهمیتداد و از او خواستخودش آن را که بیشتر دوست دارد به همسرىبرگزیند
یکی ازفرزندان امام حسن مجتبى(ع) ،دختری ازدختران امام حسین(ع)راخواستگارى کرد. امام حسین(ع)به او فرمود: فرزندم! هر کدام را بیشتر دوست دارى انتخاب کن. فرزند امام مجتبى(ع)شرم کرد و جوابى نداد. آنگاه امام حسین(ع)فرمود: من دخترم فاطمه را برایت انتخابکردهام; زیرا او به مادرم فاطمه دختر رسول خدا(ص)شبیهتر است.» 4
ملاحظه مىشود با این که فرزند امام مجتبى(ع)به احترام عمو ودخترانش به طور مشخص از دختر خاصى خواستگارى نکرد و امر را بهعمویش وانهاد; امام حسین(ع)به انتخاب وعلاقه فرزند برادرش اهمیتداد و از او خواستخودش آن را که بیشتر دوست دارد به همسرىبرگزیند.