سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

زمانی یک فرد در مصاحبت با دیگران روز خوبی را سپری خواهد کرد که وقتی صحبت می کند، فرد مقابل او را درک کند  و سخنان او را دقیق گوش کند.

مکالمه

ارتباط یک فرآیند دو طرفه است، یعنی کافی نیست که شنونده فقط سراپا گوش باشد و تمام حواس خود را به سخنان گوینده معطوف سازد، بلکه برای اطمینان از درک مطلب باید استنباط خود را نیز به طور خلاصه به او منتقل کند. اگر این فرآیند به خوبی صورت نگیرد به نوعی می توان گفت ارتباط به درستی صورت نگرفته است در مواقعی حتی می توان میزان درک متقابل افراد را بر همین اساس سنجید.

 گوش دادن موثر عبارت است از مشارکت فعال در یک گفت و شنود؛ فعالیتی که گوینده را در انتقال منظور خویش یاری می کند . وقتی شخصی صحبت می کند هدف این است که فرد مقابل گوش دهد نه اینکه گفته بعدی طرف مقابل را حدس بزند. این امر یک پل ارتباطی و مهارتی است که شاید نیمی از مردم آن را به خوبی فرا نگرفته اند.

 

یک گفت و شنود موثر زمانی رخ می دهد که افراد صراحت و رک گویی را فدای مبهم گویی نکنند. به اطمینان می توان گفت اکثر  افراد شناخت دقیقی از محتوای گفت وگوی شان کسب نمی کنند چرا که آنها خوب گوش نمی کنند.

توصیه به گوش کردن درست در قرآن

امر گوش دادن صحیح آنقدر مهم است که در قرآن نیز به آن اشاره شده است.

در آیه یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ‏(پس بندگان را بشارت  ده: آن کسانی به سخن گوش می دهند و از بهترین آن پیروی می کنند).

همچنین در آیه 26 سوره فصلت آمده است: وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ( کافران به مردم گفتند بر این قرآن گوش فرا ندهید و سخنان لغو و باطل در آن القا کنید تا مگر بر او غالب شوید.)

با فراگیری چگونه گوش دادن می توان درک خود را از مطالب بهبود بخشید و از سوء تفاهمات جلوگیری کرد و توانمندیهای خود را در مذاکره افزایش داد

افراد موفق و هنر خوب گوش دادن

مطالعات نشان داده است که افرادی که خوب گوش می کنند و از هنر خوب گوش دادن بهره مند هستند واژگان لغت گسترده تر و پیشرفت تحصیلی بهتری دارند. معمولا افراد درونگرا هم خوب گوش می کنند،تا وقتی گوینده مطلب خود را تمام نکرده است و یا منتظر پاسخ نیست، سخن اورا قطع نمی کنند.

برخی از موانع خوب گوش دادن

**ساکت نشستن با خوب گوش دادن تفاوت دارد.این امر که ما فکر می کنیم تنها ساکت نشستن و حرفهای طرف مقابل را تایید کردن یعنی اینکه ما خوب گوش کرده ایم کاملا غلط است.کسی که خوب گوش می دهد توجه خود را بیش از خود روی دیگران متمرکز  می کند.

**تحقیقات نشان داده است، افرادی که بیش از حد  مشغله کاری دارند در دریافت پیام ها اغلب با شکست مواجه می شوند و یا تنها بخشی از کلمات را متوجه می شوند.

**گاهی شخص عمدا خود را به نشنیدن می زند. او به دلیل مشکلی که با طرف مقابل دارد، نمی خواهد به سخنان او گوش دهد و در نتیجه از فرد مقابل پاسخی هم دریافت نمی کند. این امر در مواردی به دلیل تعصبات و طرز تلقی افراد از موضوع مورد بحث است.

وقتی شخصی صحبت می کند هدف این است که فرد مقابل گوش دهد نه اینکه گفته بعدی طرف مقابل را حدس بزند.

ورود سوءتفاهم ممنوع!

به گفته محققان شنیدن کلمه ایست که برای توصیف آن بخشی از فرآیندهای حسی به کار می رود که از طریق آن تحریک های شنیداری توسط ساختار گوش دریافت شده و به مغز منتقل می شود اما از سوی دیگر گوش کردن به فعالیت روان شناختی پیچیده تری اشاره دارد که درک و تعبیر و تفسیر اهمیت یک تجربه حسی را شامل می شود.

اغلب افراد خوب گوش کردن را نیاموخته اند. با  فراگیری چگونه گوش دادن می توان درک خود را از مطالب بهبود بخشید و از سوء تفاهمات جلوگیری کرد و توانمندیهای خود را در مذاکره افزایش داد.

صحبتی که معمولا جوانان از آن شکایت دارند این است که والدین صحبت شان را می شنوند اما دوستان آنها به صحبت های آنها گوش می دهند.

خوب گوش دادن هنر است

به همین دلیل اگر چه اکثر افراد فکر می کنند، شنونده خوبی هستند ولی واقعیت امر این است که چنین چیزی نیست. خوب شنیدن و خوب گوش دادن هنری است که در انواع روابط انسانی نقش تعیین کننده دارد. حتی در مساله یادگیری که بخش عمده ای از عمر ما را فرا می گیرد، خوب گوش دادن و رعایت ادب و آداب مصاحبت نقش مهم و حیاتی دارد.


  
معصومان(علیهم السلام)در همه ابعاد هدایتى و تربیتى الگوهایى‏کامل و مطمئن به شمار مى‏آیند و تکیه بردیدگاهها و رفتارهاى‏تربیتى آنان در مسیر تحقق وظیفه خطیر تربیت ، بهترین ره‏توشه است.

امام حسین علیه السلام و نکات تربیتی

معصومان( علیهم السلام)همه نور واحد بوده، هدف مشترک‏داشتند; ولى به اقتضاى گوناگون موقعیتها در سیره تربیتى آنان‏دیدگاهها و رفتارهاى تربیتى گوناگون به چشم مى‏خورد.

کنارهم‏نهادن مجموعه دیدگاهها و رفتارهاى تربیتى آنان الگویى کامل ازنظام تربیتى اسلام عرضه مى‏کند. دراین میان امام حسین(ع)از موقعیت ویژه‏اى برخوردار است و این موقعیت‏به زندگى و سیره تربیتى آن حضرت برجستگى خاصى بخشیده است.

 

اظهار محبت‏

محبت‏ امرى درونى است که خداوند آن را در دل‏ به ودیعت نهاده است. اما آنچه در این میان مهم مى‏نماید و آثار تربیتى در پى دارد ابراز آن است. این امرى اختیارى است‏ و والدین و مربیان مى‏توانند در پرتو آن زمینه تربیت صحیح رافراهم آورند. چه بسیارند والدینى که در برابر فرزندان خود محبت فراوان‏دارند اما آن را ابراز نمى‏کنند در حالى که محبت وقتى سازنده وتاثیر گذار خواهد بود که فرد مورد محبت از آن آگاهى یابد.امام حسین(ع)به عنوان الگوى تربیتى مطمئن و کامل محبت ‏به ‏فرزندان را از نیازهاى ضرورى آنان دانسته، در قالبهاى گوناگون‏به ابراز آن مى‏پرداخت. گاه با در آغوش گرفتن و به سینه‏چسبانیدن خردسالان، زمانى با بوسیدن آنان و گاه با به زبان‏آوردن کلمات شیرین و محبت‏آمیز. عبیدالله بن عتبه چنین مى‏گوید: «نزد حسین بن على(ع)بودم که على بن حسین(ع)وارد شد. حسین(ع)،او را صدا زد، در آغوش گرفت و به سینه‏چسبانید، میان دو چشمش را بوسید و سپس فرمود: پدرم به فدایت‏باد، چقدر خوشبو و زیبایى!»1

تشویق در برابر کار خوب

یکى از شیوه‏هاى تربیتى مورد اتفاق صاحب نظران عرصه تعلیم وتربیت، شیوه کارآمد تشویق است. تشویق به جا و متناسب با فعالیت‏انجام شده، به ایجاد انگیزه در فرد منجر شده، به تکرار و تقویت‏رفتار مى‏انجامد. چه بسا فرزندان از ارزش و اعتبار صفات مثبت‏خود آگاهى‏نداشته، در نتیجه به شخصیت‏حقیقى و توانمندیهاى ‏خویش‏پى‏نبرده، خود را در مقایسه با دیگران ناچیز به شمار آورند. ازاین رو والدین و مربیان باید ویژگیهاى مثبت فرزندان را کشف وبرجسته سازند; مورد ستایش و تشویق قرار دهند. در فرهنگ اسلامى‏ که تربیت دینى و اخلاقى فرزندان در کانون توجه است ،برتشویق‏فرزندان هنگام بروز رفتارهاى دینى و برجسته کردن صفات اخلاقى ومعنوى آنان بسیار تاکید شده است. امام سجاد(ع)فرمود: من به‏بیمارى شدیدى مبتلا شدم. پدرم بربالینم آمد و فرمود: چه خواسته‏اى دارى؟ عرض کردم: دوست دارم از کسانى باشم که‏درباره آنچه خداوند برایم تدبیر کرده، نپرسم؟ پدرم در مقابل‏این جمله به من آفرین گفت و فرمود: تو مانند ابراهیم خلیلى; به‏هنگام گرفتارى جبرئیل نزدش آمد و پرسید: از ما کمک مى‏خواهى؟ اودر جواب فرمود:(درباره آنچه پیش آمده)از خداوند س?ال نمى‏کنم. خداوند مرا کافى است و او بهترین وکیل است. در این حدیث ملاحظه مى‏شود که‏امام حسین(ع)در مقابل پاسخ عارفانه و دلنشین فرزندش که‏براساس ظاهر حدیث، سن و سال چندانى هم نداشت. جمله «احسنت‏»را به کار برد و او را به «ابراهیم خلیل‏» تشبیه کرد.2

اگر فرزندان به این حد از رشد و استقلال‏رسیدند، باید به آنان اعتماد کرد و به تصمیمها و انتخابهاشان‏احترام نهاد. جوان در طول زندگى با انتخابهاى گوناگون رو به‏روست و یکى از مهمترین آنها گزینش همسراست

اهمیت آموزشهاى دینى و قدردانى از معلمان و مربیان

در اسلام دانش آموزى مورد اهتمام شدید بوده و رهبران دینى‏ پیروان خود را به آموزش و اندوختن دانش، به ویژه معارف دینى،تشویق کرده‏اند. براساس سخنان معصومان(علیهم السلام)، معلمان و مربیان، به‏خصوص آنان که در تعلیم آموزه‏هاى دینى مى‏کوشند، حق بزرگى‏برجامعه دارند و باید تلاش صادقانه‏شان مورد قدردانى و سپاسگزارى‏قرارگیرد تا رغبت و انگیزه بیشترى بیابند.مرحوم بحرانى درحلیه‏الابرار از شیخ فخرالدین نجفى که از فضلا و زهاد بود. چنان نقل کرده که: شخصى به نام عبدالرحمان در مدینه معلم کودکان‏بود و یکى از فرزندان امام حسین(ع)به نام «جعفر» نزدش آموزش‏مى‏دید. معلم جمله «الحمدلله رب العالمین‏» را به جعفر تعلیم‏داد. هنگامى که جعفر این جمله را براى پدر قرائت کرد، حضرت‏معلم فرزندش را فراخواند و هزار دینار و هزار حله... به اوهدیه داد. وقتى‏حضرت به خاطر پاداش زیاد مورد پرسش قرار گرفت، در جواب فرمود: هدیه من برابر با تعلیم «الحمدلله رب العالمین‏» است. 3

احترام به انتخاب جوان در امر ازدواج

جوانان به سبب کمى تجربه به استفاده از تجارب و نصایح والدین‏نیازمندند، اما آنان دیگر دوران کودکى و نوجوانى را پشت‏سرگذاشته و به حدى از رشد رسیده‏اند که خود حق انتخاب داشته،براى خود تصمیم بگیرند. از این‏رو، شایسته است والدین در دوران‏کودکى و نوجوانى زمینه استقلال و قدرت تصمیم‏گیرى آنها را فراهم‏آورده، آنان را چنان تربیت کنند که سمت انتخابهاى معقول وتصمیمهایى منطقى پیش روند و مصالح واقعیشان را بر منافع آنى وزودگذر ترجیح دهند. اگر فرزندان به این حد از رشد و استقلال‏رسیدند، باید به آنان اعتماد کرد و به تصمیمها و انتخابهاشان‏احترام نهاد. جوان در طول زندگى با انتخابهاى گوناگون رو به‏روست و یکى از مهمترین آنها گزینش همسراست. در این مساله،چنانچه فرزند از قدرت انتخاب صحیح و معقول برخوردار است، باید به وى حق انتخاب داد و از ازدواجهاى تحمیلى پرهیز کرد.

ملاحظه مى‏شود با این که فرزند امام مجتبى(ع)به احترام عمو ودخترانش به طور مشخص از دختر خاصى خواستگارى نکرد و امر را به‏عمویش وانهاد; امام حسین(ع)به انتخاب وعلاقه فرزند برادرش اهمیت‏داد و از او خواست‏خودش آن را که بیشتر دوست دارد به همسرى‏برگزیند

یکی ازفرزندان امام حسن مجتبى(ع) ،دختری ازدختران امام حسین(ع)راخواستگارى کرد. امام حسین(ع)به او فرمود: فرزندم! هر کدام را بیشتر دوست دارى انتخاب کن. فرزند امام مجتبى(ع)شرم کرد و جوابى نداد. آنگاه امام حسین(ع)فرمود: من دخترم فاطمه را برایت انتخاب‏کرده‏ام; زیرا او به مادرم فاطمه دختر رسول خدا(ص)شبیه‏تر است.» 4

ملاحظه مى‏شود با این که فرزند امام مجتبى(ع)به احترام عمو ودخترانش به طور مشخص از دختر خاصى خواستگارى نکرد و امر را به‏عمویش وانهاد; امام حسین(ع)به انتخاب وعلاقه فرزند برادرش اهمیت‏داد و از او خواست‏خودش آن را که بیشتر دوست دارد به همسرى‏برگزیند.


  

آنچه در متون دینی و اعتقادی ما وجود دارد، بدون شک کامل‌ترین و بهترین آگاهی و شناخت را برای افراد حاصل می‌کند. اما هر کس مختار است تا آگاهانه به تحقیق و بررسی در این رابطه بپردازد تا به این نقطه برسد.

 


پناهگاهی برای مردان

همان طور که می‌دانیم دنیای مخلوقات از گستره وسیعی تشکیل شده است که هر یک با تقسیم بندی به گروه های مختلف، مورد شناسایی و تمایز قرار می‌گیرند. اما واضح است که در این میان تقسیم بندی انسان‌ها به دو جنس زن و مرد، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین تقسیم بندی در عرصه خلقت می‌باشد. این تقسیم بندی بر پایه تفاوت‌های مختلف میان این دو جنس صورت گرفته است که مهم‌ترین وجه آن وجود تفاوت‌های فیزیولوژیکی در آناتومی بدن انسان است که موجب تفاوت‌های بسیاری میان این دو جنس، می‌شود.

از آنجایی که خانواده اولین نهاد تلاقی دو جنس زن و مرد محسوب می‌شود، عرصه مهمی برای بروز و ظهور این تفاوت‌ها می‌باشد. بنابراین توجه به تمایزات میان زن و مرد و تأثیر این تمایز بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی افراد، از جمله موضوعاتی است که همیشه مورد توجه نظریه‌پردازان و متفکران علوم اجتماعی و روان شناسی قرار داشته است. این موضوع در طول زمان‌های مختلف، مورد بحث و گفتگوهای بسیار بوده است. آنچه مشخص است اینکه عدم شناخت زن و مرد از یکدیگر و یا شناخت ناقص و مخدوش این دو از یکدیگر، ممکن است موجب بروز مشکلات و اختلافات زیادی میان این مرد و زن شود که حیات کانون خانواده را به مخاطره اندازد. آنچه مهم است اینکه بدانیم حقوق و جایگاه واقعی زن و مرد چیست؟

آنچه در متون دینی و اعتقادی ما وجود دارد، بدون شک کامل‌ترین و بهترین آگاهی و شناخت را برای افراد حاصل می‌کند. اما هر کس مختار است تا آگاهانه به تحقیق و بررسی در این رابطه بپردازد تا به این نقطه برسد.

از دیر باز سخنان بسیاری درباره آیه «الرجال قوامون علی النساء» وجود داشته است و بسیاری از افراد در تفسیر این آیه این‌طور گفته‌اند که در طبق این آیه قرآن، در دین اسلام خداوند مردان را برتر از زنان معرفی کرده است. به نظر می‌رسد این تعبیر نوعی کج فهمی است، چرا که فهم این آیه مستلزم بهره‌مندی از ادبیات عربی است. قوام به معنای پاسدار دم در خیمه است. کسی که در خیمه به استراحت پرداخته است، آرامش و راحتی‌اش را به پشتوانه کسی دارد که از خیمه محافظت می‌کند. بنابراین این عبارت یک تشبیه قرانی است که نقش مرد را به عنوان مسئول و محافظ خانواده معرفی می‌کند. نقش مرد پاسداری است و برای یک پاسدار لازم است که از استحکام، صلابت، و پایداری برخوردار باشد.

آنچه مشخص است اینکه «در خانه، زن پناهگاه مرد است و در جامعه، مرد حافظ و پناه زن است.» 1

یک مرد که ایفاگر نقش حفاظتی برای خانواده خویش است، بخش اعظم انرژی و قوای روحی خود را از جانب همسرش دریافت می‌کند. خداوند متعال، اهرم‌های امنیت بخش آرامش روحی و روانی را به زن ارزانی داشته است؛ عاطفه‌ی سرشار، پرحوصلگی، لطافت و خبرگی در تر و خشک کردن شوهر و فرزندان. زن‌ها مظهر و جلوه دهنده‌ی «لطیف» و «خبیر» هستند:

«و اذکرون ما یتلی فی بیوتکن من آیات الله و الحکمه ان الله کان لطیفا خبیرا» 2

«و یاد آورید آنچه را که بر شما در خانه‌هایتان از آیات و حکمت خدا تلاوت می‌شود، چرا که خداوند همواره در کمال لطافت و خبرگی است.»

خداوند متعال قدرت خویش را در آفرینش زن و مرد به وضوح نشان داده است. دو جنس زن و مرد به گونه ای خلق شده‌اند که گویا در تمامی موارد مکمل یکدیگرند. خداوند قدرت و استادی به زنان داده است که با این نیروی بالقوه بتوانند به تربیت فرزندان خویش بپردازند. این نیرو هرگز در مردان یافت نمی‌شود

دادن حق سرپرستی به مرد، ناشی از نیاز به وحدت مدیریت در امور منزل است. در خانواده باید یک نفر مدیر باشد. چون از او مسئولیت می‌خواهند، لازمه‌اش دادن اختیار (و نه امتیاز) است. 3

در رابطه با این موضوع توضیحات بسیاری وجود دارد که تمامی آنها به تفاوت‌های روحانی و جسمانی زن و مرد مربوط می‌شود. زن به لحاظ روحی از لطافت و ظرافت خاصی برخوردار است و نیاز دارد تا تکیه گاهی محکم و استوار داشته باشد و از طرفی مرد نیز محتاج محبت و عاطفه بی دریغ زن است و به واسطه نیروی احساسی که از جانب زن دریافت می‌کند، به آرامشی می‌رسد که این آرامش به او کمک می‌کند تا در امور کاری و شغلی خویش بهتر حاضر شود و خانه برای او محلی امن و سرشار از آرامش و رضایت باشد.

از آیات و نشانه های قرانی بر می‌آید که ملاک برتری از دیدگاه پروردگار متعال، تقوا و ایمان هر فردی محسوب می‌شود.

بدون تردید اگر همه ما به دنبال شناختی دقیق و درست از نقش زن و مرد در قرآن و روایات باشیم، و سپس به دنبال عملی کردن این شناخت در زندگی خویش باشیم، به سعادت دنیا و آخرت دست یافته‌ایم.


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :26
کل بازدید : 33020
کل یاداشته ها : 45


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ